سال داره با امکانات تلویزیون جدید لیست موسیقی می‌سازه(اون امکانات چی‌ان؟آی دونت نو)..ایزابل از شارلز آزنور پخش می‌شه. یادم میاد زمانی زیاد می‌شنیدمش. من پشت چرخ دارم برای در ورودی پرده‌ی گیپور می‌دوزم.

یه جایی هست که ایزابل انگار شیطنت می‌کنه...مرد چندبار می‌گه نه نه نکن ایزابل بعد وا می‌ره و با آهی معلوم‌الحال می‌گه آه ای ایزابل تو چی‌کار می‌کنی با ما آخه ایزابل...

سال سر تکون می‌ده..من سیگار رو که بین لبه و دارم از دودش خفه می‌شم بالاخره می‌تکونم تو جاسیگاری روی میز چرخ..بعد می‌ذارم دود کنه و اضافه‌ی گیپور رو با دالبرها و بته‌جقه‌های برجسته‌اش جمع می‌کنم و گره می‌زنم و می‌گیرم رو سرم...سی و دو سه ساله دارم این‌کار رو می‌کنم ..هر جا تور یا گیپوری می‌بینم گره‌اش می‌زنم و رو به آینه می‌گم گل‌بهار.

به تور عروس می‌گیم گلبهار.

به سال گفتم گلبهارم قشنگه؟

سال گفت درد.

نگاش کردم با تعجب. گفت با اینم...انگار داره فشارش می‌ده و دردش اومده که این‌طور..

می‌خنده.

نمی‌خندم و گلبهار رو می‌ندازم رو صورتم..بعد آروم برش می‌دارم و با چشای نیمه‌بسته رو نوک پا می‌ایستم و  به داماد که داره تور رو از صورتم برمی‌داره بوس رو پیشونی می‌دم.

سال نگام می‌کنه.

من رو به آینه‌ام که زمانی بار انگلیسیا بوده تو این خونه.

-چیکار می‌کنی شهرزاد؟

با دسه گل خیالی می‌رم طرفش و گل‌بهار قشنگم ..شمرده شمرده می‌رسم بش و باز برمی‌گردم سمت دامادم که منتظرمه بغل آینه..

-عروس شدی

_ها

می‌خنده.

-چه عروسی هم...بله...عروس می‌گه بله ..ها نمی‌گه..

می‌گم پشت گلبهارم رو بلند کن ..تو ساقدوشمی..قشنگ دوماد منتظرمه

-دوماد گواد کجاس؟که من ساقدوش زنم شدم براش...اشاره می‌کنم سمت آینه و چون ندیدتش به هوا بیلاخ نشون می‌ده و هوا رو لگد می‌کنه.

می‌شینم پشت چرخ و باز سیگار رو برمی‌دارم.

ساق پام رو می‌بوسه

-دوستت دارم

-چرا؟من که با کلاس نیستم و می‌گم ها و پرده گلبهارمه

-تو اگه بخوای همه چی هستی

-خودت همه چی هستی..


سیگار رو می‌ذارم پرده تموم شده.

سال برمی‌گرده به تلویزون جدیدش با امکاناتی که نمی‌دونم چی‌ان و برام مهم نیستن.

دوماد بغل آینه با اجزای صورت محو  و نامعلومش اشاره می‌کنه گلبهار رو دوباره بپوشم.

نه.

بولو گم‌سو به قول بچگیای نانا.

برو تلویزیون پرامکاناتت رو پیدا کن بچسب بش. من برات تلوزیون نمی،شم

-واقعا؟

-ها.